کدام بالگردهای پیشرفته روسی به ایران می آیند؟
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۸۵۵۷۶
دریافت 11 MB
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بالگرد کاموف ۵۲ تمساح (Kamov Ka-52 Alligator)، یک بالگرد تهاجمی چندمنظوره با امکان انجام عملیات در روز و شب و تمام شرایط آب و هوایی علیه اهداف زمینی زرهی و غیر زرهی و اهداف هوایی با سرعت کم است. این بالگرد توسط شرکت روسی Kamov طراحی شده و در ناتو با نام Hokum B شناخته میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توسعه این بالگرد از سال ١٩٩۶ آغاز و اولین پرواز در ژوئن ١٩٩٧ با موفقیت انجام شد. تولید رسمی کاموف ۵۲ نیز از سال ٢٠٠٨ در کارخانه Progress Arsenyev واقع در منطقه Primorye روسیه آغاز شد. تولید محدود این بالگرد باعث شده است که تا سال ٢٠٢٠ تنها ١٢٧ واحد (هر واحد بین ١٠ تا ١٣ فروند) از این بالگرد وارد خدمت در ناوگان هوایی روسیه شود.
کاموف ۵۲ نسبت به کاموف ۵۰ دارای دماغه پهنتر و بدنه بلندتر است و از لحاظ ظاهری بسیار به یکدیگر شبیهاند. اشتراک بدنه، اجزا و قطعات مورد استفاده و سیستمهای این دو بالگرد حدود ۸۵٪ درصد است. طول این بالگرد ۱۵/۸ متر، ارتفاع ۴/۹۳ متر و قطر روتور اصلی ۱۴/۵ متر است. حداکثر وزن برخاست این بالگرد نیز ۱۲/۲۰۰ کیلوگرم است.
بالگرد Ka-52 توانایی انجام طیف گستردهای از ماموریتها مانند حمله به خودروهای زرهی و غیر زرهی، حمله به اهداف هوایی با سرعت کم، حمله به نیروهای پیاده دشمن در خط مقدم و در عمق تاکتیکی دشمن، تهیه پشتیبانی آتش برای نیروها در خطوط مقدم، پروازهای گشتی معمول و اسکورت کاروانهای نظامی و … را دارد. همچنین کاموف 52 قابلیت بهکارگیری بهعنوان یک سکوی مراقبت و پست فرماندهی هوایی برای گروهی از هلیکوپترهای تهاجمی را دارا میباشد.
بالگرد کاموف-۵۲ دارای قابلیتهای منحصر به فرد در زمینه مانور و چالاکی است و بهعنوان یکی از مانورپذیرترین بالگردهای جهان شناخته میشود. این مانورپذیری بالا از دو روتور اصلی کواکسیال ضد چرخش (پروانههای هممحور) آن بهدست میآید. سیستم کواکسیال، از دو ردیف پره کامپوزیتی بر روی هم که خلاف یکدیگر میچرخند تشکیل شده است که باعث از بین رفتن لرزش و چرخش دم میشود و دیگر نیازی به روتور و پره در بخش دم نیست. به صورت کلی در بالگردهای معمولی برای ایجاد تعادل، روتور در بخش دم، نیرویی بر خلاف چرخش پرههای اصلی بالگرد ایجاد میکند تا بدین ترتیب تعادل بالگرد حفظ شده و از چرخش بالگرد به دور خود جلوگیری کند.
استفاده از سیستم کواکسیال در کاموف 50 و 52 باعث افزایش چشمگیر ثبات و مانورپذیری این بالگردها شده است؛ موضوعی که برای یک بالگرد تهاجمی بسیار ضروری و مهم است. سرعت چرخش بالا و تغییر وضعیت سریع، انجام مانورهای نظامی مانند چرخش مسطح (Flat turns)، حرکت به پهلو در سرعتهای بالا (Side ways) که هواگردهای محدودی قابلیت این کار را دارند و سر خوردن عمیق بر روی هدف با زاویه گام بالای 30 یا 35 درجه از دیگر قابلیتهایی این بالگرد بهشدت مانورپذیر است.
بالگرد کاموف در جنگهای بسیاری حضور داشته و تاکنون بقاپذیری بسیار خوبی از خود نشان داده است. در جنگ اوکراین مواردی وجود دارد که کاموف ۵۲ مورد اصابت دشمن قرار گرفته اما توانسته به راه خود ادامه دهد و یا در موارد بسیاری که بالگرد سرنگون شده است، خلبانان بالگرد نجات پیدا کردهاند. یکی از دلایل بقا در میدان نبرد برای این بالگرد، وجود روتور ضد چرخش است که بالاتر در مورد نحوه کار آن توضیح داده شد. در بالگردهای معمول، روتور در بخش دم بهعنوان تثبیت کننده ایفای نقش میکند اما به شدت آسیب پذیر است و در صورت اصابت، تعادل بالگرد از بین خواهد رفت. حذف روتور در بخش دم در بالگرد کاموف و استفاده از روتور ضد چرخش، این مشکل را مرتفع کرده و در صورت آسیب در بخش دم، بالگرد کاموف هنوز قادر به انجام حرکت است. از دیگر دلایل بقاپذیری کاموف میتوان به امکان پرواز با یک موتور نیز اشاره کرد.
بخش موتور:
بالگرد Ka-52 از دو موتور توربوشفت Klimov VK-2500 استفاده میکند. شایان ذکر است، این موتور از روی موتور TV3-117 که بر روی بالگرد کاموف ۵٠ مورد استفاده قرار میگیرد، توسعه یافته است. موتور VK-2500 دارای سه نوع مختلف است که نمونه اول دارای قدرت ٢٠٠٠ اسب بخار، نمونه دوم دارای ٢٢٠٠ اسب بخار و نمونه سوم دارای ٢۴٠٠ اسب بخار قدرت است. همچنین نمونهای دیگری از این موتور وجود دارد که با نام VK-2500P شناخته میشود و دارای ٢۵٠٠ اسب بخار قدرت است. نکته جالب درباره این موتورها این است که دارای حالت قدرت اضطراری با توان ٢٧٠٠ اسب بخار میباشند. این قابلیت در صورت خرابی یکی از موتورها مورد استفاده قرار میگیرد و ایمنی پرواز را در شرایط اضطراری به میزان قابل توجهی بهبود میبخشد.
بالگرد میل 28 دیگر بالگرد روسی است که احتمال میرود به ایران وارد شود؛ میل امآی-۲۸ یک بالگرد جنگنده روسی جهت مقابله با اهداف زمینی زرهپوش و اهداف هوایی کمسرعت در روز و شب و تمام وضعیتهای آبوهوایی است. این بالگرد ۵ پره مجهز به دو موتور توربوشفت با قدرت ۲۲۰۰ اسب بخار است.
کار بر روی طراحی میل امآی-۲۸ در سال ۱۹۸۰ آغاز شد و اولین پیشنمونه آن در نوامبر ۱۹۸۱ به پرواز درآمد. در سال ۲۰۰۶ اولین فروند از آن به نیروی هوایی روسیه تحویل داده شد.
میل-۲۸ در پاسخ به نیازهای شوروی به نسل جدیدی از بالگردهای پیشرفته با کارایی عملیاتی و قابلیت بقای رزمگاهی زیاد طرحی و ساخته شد. این بالگرد مانند بسیاری از بالگردهای جهان از طرحی متعارف شامل استفاده از یک پروانه اصلی و ملخ تثبیت دُمی بهره میگیرد. این بالگرد دارای دو خدمه (خلبان و متصدی جنگافزار) است که به صورت پشت سر هم در کابین پلهای (افسر جنگافزار در صندلی جلو و خلبان در کابین پشت و بالاتر از او) مستقر میشوند. بر خلاف میل-۲۴ کنترلهای پروازی تنها در اختیار خلبان میل-۲۸ است.
برای افزایش توانایی بقای رزمی این بالگرد نسبت به نسل پیش از خود و تأمین امنیت خدمه پروازی، آنها در کابینهای زرهپوش تیتانیمی تقویت شده با صفحات سرامیکی به صورت جدا از یکدیگر مستقر میشوند. این پیکرهبندی توانایی تحمل صدمات ناشی از اصابت گلولههای ۱۲/۷ میلیمتری را داراست. پنجره جلو کابین خدمه به شیشههای ضدگلوله با ضخامت ۴۲ میلیمتر مجهز است که میتوانند در برابر برخورد گلولههای ۱۲/۷ میلیمتری دوام بیاورند در حالیکه شیشههای پهلویی با ضخامت ۲۲ میلیمتر توان تحمل برخورد گلولههای ۷/۶۲ میلیمتری را دارند.
کابین این باگرد مجهز به صندلیهای جاذب ضربه «پامیر-کِی» (Pamir-K) به همراه ارابه فرود نیرومند و دریچههای کابین، بالچهها و پروانه اصلی قابل پرتاب است. این ترکیب میتواند زنده ماندن خدمه را در سقوط با سرعت عمودی ۱۲ متر بر ثانیه تضمین کرده و ضربه فرود را از میزان مرگآور ۶۰–۵۸ «جی» به ۱۲ جی کاهش میدهد.
این بالگرد مجهز به یک پروانه اصلی ۵ پره و ملخ دُمی است. جنس پرههای اصلی از مواد کامپوزیت با سر تیتانیومی است گفته شده که میتواند برخورد گلولههای ۳۰ میلیمتری را تحمل کند. ملخ دمی ۴ پره با زاویه ۳۵ و ۱۴۵ و به شکل حرف لاتین X است که باعث کاهش صدا میشود.
جنگافزار ثابت سازمانی میل-۲۸، یک قبضه توپ ۳۰ میلیمتری «شیپونوف ۲اِی۴۲» با ۳۰۰ تیر فشنگ است. این توپ که در زیر دماغه نصب شده در اصل یک جنگافزار پیادهنظام است که بر روی نفربرهای زرهی «بیامپی-۲» نصب شدهاست. این جنگافزار دارای دو نواخت تیر است، نواخت تیر ۲۰۰ تیر در هر دقیقه و ۵۵۰ تیر در دقیقه که برد آن بر اهداف زمینی ۱۵۰۰ متر و علیه اهداف هوایی ۲۵۰۰ متر است که گلولهها شامل گلولههایی با انفجار زیاد برای استفاده علیه نفرات و گلولههای ضدزره است. فشنگها در دو غلاف جعبهای شکل (هر کدام ۱۵۰ تیر) که در دو سوی توپ نصب شدهاند قرار دارند و با حرکات افقی و عمودی توپ حرکت میکنند. توپ به همراه جعبه فشنگها قادر به چرخش ۱۱۰ درجهای به هر طرف، ۱۳ درجه به بالا و و ۴۰ درجه به پایین است.
میل -۲۸ دارای دو بالچه کوتاه هر یک با ۲ آویزگاه حمل سلاح است که در دو سوی بدنه در زیر محفظه موتورها نصب شدهاند. هر یک از این آویزگاهها توانایی حمل تا ۴۸۰ کیلوگرم بار را دارد که معمولاً شامل ۲ مجموعه موشکهای ضدتانک لوله پرتاب هدایتشونده رادیویی «۹ ام ۱۱۴ اِشتورم» (9M 114 shtrtum) (کد ناتو: اِی تی-۶ اسپایرال) یا «۹ ام اَتکا» (9M 120 Atka) (کد ناتو: «ای تی-۹ اسپایرال-۲) است. موشک «اَتکا -وی» جنگافزار اصلی ضد زره میل-۲۸ و به ویژه مدل «اِن» است. بیشینه برد این موشک با سامانه هدایت رادیویی فرمان در خط دید ۵٬۸ کیلومتر و مجهز به سر جنگی متوالی است. توان نفوذ آن ۵۸۰ میلیمتر در زره فولادی پس از غلبه بر زره واکنشی انفجاری است.
جنگافزار هدایتناپذیر میل-۲۸ شامل انواع گوناگونی از راکتهای ۷۰، ۸۰، ۱۲۲ میلیمتری و غلاف توپ «یوپیکِی-۲۳–۲۸» شامل یک توپ دو لول ۲۳ میلیمتری به همراه ۲۵۰ تیر فشنگ است که همگی در آویزگاههای زیر بال حمل میشوند. دیگر جنگافزارهای قابل حمل این بالگرد عبارتاند از: غلاف مین پخشکن «کِیامجی یو-۲» و موشکهای هوابههوای «۹ کی-۳۱۰» و «۹ ام-۳۹ ایگلا». معمولاً تا ۸ موشک هوا به هوا را میتوان در ۴ پرتابگر دوتایی برای کاربرد بر ضد بالگردها و هواپیماهای بدون سرنشین حمل کرد. در نوک هر بالچه، یک غلاف حاوی پرتابگرهای شراره (چف) با امکان حمل گیرندههای اخطار امواج راداری و لیزری میتوان نصب شود.
227227
کد خبر 1735134منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: فناوری فناوری نظامی روسیه بالگرد کاموف اهداف هوایی جنگ افزار میلی متری بخش دم گلوله ها اسب بخار میلی متر کاموف ۵۲ نصب شده بر روی میل ۲۸
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۸۵۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام